مدح و ولادت امام حسن عسکری علیهالسلام
هـوای خـانـۀ دل با تو آسـمـانـی شد مدینه با تو پُر از نـور مهـربانی شد تو آمدی و زمین و زمان پُر از شادی ست به یُمـن مقـدم تو فصل همزبانی شد بهار می چکـد از گـوشـۀ نگـاه شما دوباره بلبل جان مست نغمه خوانی شد چقدر خـیر به ما می رسانی آقا جان نصیب سفرۀ دل رزق بی کرانی شد نخواستی که به دنبال دیگـران باشم تو خواستی که دلم صاحب الزمانی شد همیشه باغ و بهارم تویی ابـالحُـجّـه تـمـام دارو نــدارم تـویی ابـالحُـجّـه مـیـان سـجـدۀ شب ذکـر ربّـنا داری بــرای درد دل عـاشـقـان دوا داری همیشه خیر کثیر از نگاهتان جاری ست هـوای ایـن دل غـمـدیـدۀ مـرا داری به کـوری هـمـۀ دشـمـنانـتـان مـولا همیشه دور و بر خود برو بیا داری همیشه سنگ شما را به سینه میکوبم سر مزار خـودت گـنـبـد طلا داری چه میشود که به دست تو نامه را بدهم همیشه و همه جا عطر سامرا بدهم به زیر سـایۀ سـرو صنوبری هستم تو لطف کردی و از غصهها بَری هستم دعـای مــادر ســادات لایـقـم کـرده هماره شیعۀ سرمست حیدری هستم هـمـاره بـاد؛ کـرم خـانـۀ شـمـا آبـاد که بین خانۀ تو گـرم نـوکری هستم اگر چه گـفـتهام اما دوبـاره میگویم غلام خانۀ پُـر خـیر عسکـری هستم در انتظار ظهورم در انتـظار قـیـام همیشه منتظر صبح بهتری هستم... که عاشقانه به شوق رسیدنش ماندی دعا به نیّت تعجیل در فرج خواندی کریمی و برکات تو نعمتی عالی ست گدایی سر کوی تو نیک اقبالی ست فقـیرِ دیدنِ سرداب غـیـبـتم هر شب که لحظهای غم دوری تو مرا سالی ست کسی که نام تو را برد؛ سامرایی شد کبوتر دل ما صاحب پر و بالی ست میان مجـلس مـیـلاد تو امام بهـشت که قلب شیعۀ تو غرق نور خوشحالی ست مـدافـعــان حـریـم رقـیــه و زیـنـب مدافعان حریم تو جایشان خالی ست کسی که توی رگش خون هاشمیون است شهید جبهـۀ گـردان فـاطمیون است من آمدم که بگویم گدا نمیخواهی؟ غریب شهـر بـلا آشنـا نمیخواهی؟ تویی که یا حـسـن دوم قـنـوت منی نگو که نوکر افـتـاده پا نمیخواهی امام فاطمیون فـاطمیه نزدیک است برای خیمۀ زهـرا مرا نمیخواهی؟ برای آنکه بخوانی تو روضۀ مادر زمان به وسعت درد زمان میخواهی من از تو جز حرم سامرا نمیخواهم برای من تو به جز کربلا نمیخواهی من از حوالی هیات به سامـرا رفتم حسین گـفتم و دیدم به کـربـلا رفـتم |